نازنینم
اینروزا خیلی حالم گرفته هست با اینکه موقع امتحاناتمم هست ولی بخدا اصلا یذره هم حوصله درس خوندنو ندارم همش تو فکرشم شدم مثله یه مرغه سر کنده اس ام اسا قطع شده یاهو مسنجر قطع شده میبو قطع شده نمیدونم چکار کنم این دوسه روزم هر موقع که رفتم دانشگاه نتونستم ببینمش بخدا دارم دیوونه میشم میترسم از عشقش دق کنم شبا تا دیروقت بیدارم همین که خواب به چشمم میاد یهو از خواب میپرم اصلا هیچی نمیتونم بخورم خیلی دلم واسش تنگ شده بعضی وقتا اشکام ناخوداگاه میریزه آخه هیچکی نمیفهمه که چقدر دوسش دارم نمیدونم چکار کنم خدا کنه حداقل بتونم ببینمش دیگه نمیتونم چیزی بنویسم اشکام داره میریزه اون برام همیشه عزیزه
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۸۸ ساعت 9:13 PM توسط sara
|